زن غمگین

اون گوشه داره اشک می ریزه
می دونه که رو گریه حسّاسم
بوی تنش تو خونه پیچیده
من، این زن ِ غمگینو میشناسم

می شینه پیشم مثل هر روز و
با قرص و بوسه فال می گیره!
می گم: نمی فهمی دوسِت دارم؟!
می گه: برای عاشقی دیره

میگه که دنیا جای خوبی نیست
هر کی که می فهمه غمی داره
می گم برای عشق، این خونه
دیوارهای محکمی داره

ترساشو می چینه توی ساکش
من مشت می کوبم به آینده
می گه: می دونی خیلی دیوونه م!
می بوسمش تو گریه و خنده

می بینمش که سمت در می ره
با چشم های قرمز ِ خونی
می گه تو حرفامو نمی فهمی
می گه تو دردامو نمی دونی

هر صبح که پا می شم از کابوس
خوابیده تو آغوش و احساسم
می ره که توی گریه برگرده
من این زن غمگینو میشناسم!

سید مهدی موسوی
دیدگاه ها (۳)

خواب

روز علوم آزمایشگاهی مبارک

💠یک دعای مستجاب برای هر روزه‌‌دار هنگام افطار

آداب افطاری خوردن

خب اسکل خبرگزاری فارس ! می شه بپرسم دلیلش چیه ؟!من بهت می گم...

6 - چرا به این جانور می گم حراااامزاده ؟!بخاطر اینکه حساب کر...

9- دوست ندارین بازی نکنین ! مجبورتون که نکردن !!اره ملت اگه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط